من می آیم...
تا آخرش با تو می آیم...
که تو را کم حرف کنم! که دیگر نتوانی بهم بگویی "پایه" نیستم...
با تو می آیم... حتی تا موقع تبدیلم به میز تحریر یک نویسنده...
تا جاده ی بن بست...
و آسمان پر از هواپیماهای جنگی...
و دیگر هیچ!
چشمم روشن! کجای میای؟!!
هر جا خدا بخواد!
چشمم روشن!
کجای میای؟!!